faz

faz

سجده

 

 

 

گاه چنان غمگین می شوم که سر به سجده گذاشته با او که بدون هیچ چشم داشتی متنظر است صحبت می کنم  ....

او می شنود و من آرام آرام به سوی امید و شادی سوق پیدا می کنم ، تنها اوست که به دردهایم گوش می دهد او خوب گوش می کند و من خوب حرف می زنم ....

شب

 

 

 

 سیاهی شب چادرش را چه زیبا گسترده ، ستارگان فانوس این راه چه زیبا نور افشانی می نمایند .... 

شب را به آرامش بگذارنید که فردایی روشن و زیبا در راه است ...

داغ

با همه داغ که از گردش دوران دارم / من به زیبایی این زندگی ایمان دارم

جویباریست گل آلوده ولی می دانم /  صاف خواهد شد این نقش به چشمان دارم

آرزوها

 

 

آرزو ها  رفت از یادم چو رود      /     رفتم از هر خاطری اما چه زود ؟   /     آرزویم دیدنش یکبار بود 

دیدم او را دیدمش اما... چه سود !    /    آه آن بیگانه با دنیای من     /    بر نگاهم باغ ماتم را گشود  

بر وسیع دیدگان خسته ام        /     جلوه ی بیگانی ها می نمود       /    ای دریغا نو عروس شعر من 

نو عروس حجله بیگانه بود         /     باد بر سوگ دلم ماتم گرفت       /    چهره در هم برد ابر از غم جو دود  

ابر می بارید و می آمد بگوش     /     از گلوی آب  بانگ رود رود           /    قطره اشکی بر رخم غلیطید و گفت  

نقطه پایان این افسانه بود  

خشم

خشم در دریای دلم طوفان به پا کرده چشمانم چون دو گلوله آتش جایی را نمی بینند و زبانم چون سیل خروشان حرف ها را جاری می کنند . چنان طوفانی که گویی دلم را در این طوفان راه گریزی نیست و هر آن امکان غرق شدن را دارد و بعد از لحظه ایی آرام می گیرد گویی آبی بر آتش دلم ریختن و جز خاکستری از آن باقی نمانده است گویی این دریای دگرگون شده از خشم آرامش نسبی خویشتن را بدست آورده  این طوفان برای چه ؟ به خاطر چه چیز بود خود نمی داند فقط می داند بعد از طوفان جز ندامت و پشیمانی چیزی برایش نمانده است . طوفان خشم چه سهمناک و وحشناک است و هر کس سر راه این طوفان قرار گیرد با زبان تیز به او حمله خواهد شد ... ! ! !

آخ دلم

 

 

این طوفان احساساتم را در گردابی دور خفه خواهم کرد و در دریایی مواج غرق  می نمایم . 

آنها را در ژرفترین عمق دریا سنگ قبری خواهم ساخت و تمامی حرف هایم را درونش  خواهم ریخت و بر رویش  خواهم نوشت این کویر دل من است از خشک ترین منطقه  بر  رویش  که پر شده از برگ های خزه دریا هر چه خواستی بنویس  اما خراشش نده

بهترین



امام علی علیه السلام خطاب به کمیل   :

ای کمیل این قلب ها همچون ظرف هایی هستند که بهترین آنها پر ظرفیت ترین آنهاست 

مقصد

امام حسین علیه السلام :

خدایا تویی پناه من در هر غم و اندوه تویی مایه امید من در هر پیش آمد سخت و تویی سلاح و ملجاء من در حوادث ناگوار هر آنگاه که غم های کمر شکن به سوی من هجوم آورده است و راه گریزی نداشته ام هر آنگاه که دوستان غصه های جانگاهم را ندیده گرفته و دشمنان زبان به شماتت گشوده اند . تنها به پیشگاه تو شکایت آورده ام و از غیر تو قطع امید کرده ام همیشه تو بوده ای که به داد من رسیده ای و کوه های غم را از سر راهم بر داشته ای و از امواج اندوه تجاتم داده ای تویی صاحب هر نعمت ای معبود ای آخرین مقصد و مقصود

چهلم شهدای کربلا

 

 

اربعین بر همه تسلیت

خلق عالم بجمالت نگرانند ای دوست

و زغمت نعره زنان جامه درانند ای دوست

عاقلانی که ملامت زغم عشق کنند

مگر از حسن رخت بی خبرانند ای دوست

امان از دل خواهر

   

 

 

چه حسی دارد وقتی عزیزان وفرزندان خود را از دست دهی  امان از دل زینب آن همه درد را در دلش فروخورد و با سکوتش به دیگران صبر کردن در اندوه را آموخت  اما چه سخت است امان امان از دل فشرده زینب که چه دردی کشید  

 

دوای درد دل خسته ام بکن یارا    

بیا که نیست مرا بی تو زیستن یارا  

ز جستجوی تو یارا روان همی سازم 

       ز چشمه های دو دیده هزار دریا را         

  

دیدن


دوازه پلک هایت را بگشای و از پنجره چشم هایت به بیرون بنگر 

بیرونی به غیر از خود بیرونی را که می توانی همه را ببینی زیبائیش را زشتی اش را غمش و شادیش را هر گاه توانستی همه این ها را بنگری آنگاه امیدوار باش به انسانیت خود 

دعا




خداواندا آنکس را که دوست باشی چه غم اگر جهان دشمن باشد و آن عزیز را که تو بر افرازی هیچکس به خاک ذلت نتواند افکند .

هستم



ساحل افتاده ای گفت گر چه بسی زیستم 

                                                      معلوم نشد آه که من کیستم 

موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت 

                                                      هستم اگر می روم گر نروم نیستم 


رویا


گاهی انسان در خیال و اندیشه خود چیرهایی را مشاهده می کند که در واقع از حقیقت بدور است .

رویا به انسان گاه نوید روح بخش زندگی می دهد و انسان را در خیال به چیزی که می خواهد می رساند حتی اگر رسیدن به آن چیز غیر ممکن باشد .

رویا شیرین و روح بخش فکرو جسم انسان است گاه رویا انرژی ده و او را به آینده ای زیبا نوید و به آن سو سوق می دهد و چه لذت بخش است رسیدن به آن رویا 

خیال و رویا حالات زیادی دارد ولی هر چه هست زیباست و انسان را از نبودن ها و نشدندنها و نباید ها دور می کند و این خود زیباست به زیبایی صبح صادق و لطیفی شنبم بر برگ گل سرخ و ایثار بلبل عاشق 

رویا را با همه وهمش دوست می دارم چون آسمان شفاف و زیباست و چون دل گرم از بازار محبت 


لبخند پیروزی

 ای رهرو چشمان زیبایت را زیبا بین نما و دست هایت را چون ستون محکم پاهایت را چون کوه مقام و استوار اندیشه ات را رها کن از بند قیود و ناملایمات لبانت را به خنده باز کن و آینده ایی نو بنا نما و در طبیعت خدا فریاد بزن : من با همه تنهاییم با امید به معبودم با سختی ها خواهم جنگید و بر تمامی مشکلات لبخند پیروزی خواهم زد .