faz

faz

آن سفر کرده

 

 

دلم را در گروی مهرت گذاشتم ،  

چشم مانم را در پیش دلت ، 

دستانم جز دستان گرم تو  نمی جوید، 

پا هایم جز بر راه تو نمی یابد ، 

گوش هایم جز صدای تو نمی شنود،  

راه را با صدای تو پیدا نمودم، 

با چشم هایت نجابت را ،  

با دستانت مهر بانی و صداقت را ،  

با دلت اوج عشق و ایثار را ، 

 ای سفر کرده از این دیار ......

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.