faz

faz

غروب

 

 

اگر طلوع خورشید را غروبی است  اگر بهار را خزانی است و اگر هر آغازی را پایانی است . 

طلوع عشق به زندگانی را غروبی در انتظار ننشسته و پایانی ندارد و چه سخت است شکستن پیمان که این رنج را پایانی نیست .

نظرات 2 + ارسال نظر
آشنا دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 12:26

طلوع هر چیزی زیباست اما امان امان از غروبش

رهگذر جمعه 3 آبان 1392 ساعت 17:58

دوستی شاید کوهی باشد که مرمر برف محبت بر سر قله آن خفته است .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.